نخودی گفت لوبیائی را
کز چه من گردم این چنین، تو دراز
گفت، ما هر دو را بباید پخت
چارهای نیست، با زمانه بساز...
+ پروین اعتصامی_مناظره نخود و لوبیا
فقط خفه شو دایی...بی زحمت
+ حرف مفت تعطیل! نگاهتون به زندگی بخوره تو سرتون!
+ پیامک مثلا ماست مالیتونم بخوره نیز تو همون سرتون!
# دایی_جواد
جمعه ست اما موقتا چند هفته ای برنامه ی خدمت بنیاد فرهنگی نداری و تصمیم میگیری که تمام روز رو خونه باشی ...اما وقتی خونه ت تولید سم خفقان داشته باشه،خودت رو از رو قالی جمع و جور میکنی ،با سر و وضع آشفته و روان آشفته تر به ناچار میزنی بیرون،به ولع اکسیژنی از جنس پدر
+ حرم____زیارت...سکوت...نگاه به زوار...سکوت...2 ساعت پرسه تو موزه...سکوت...چرخه چرخید و باز رسید به خونه...
ای بابااااااااا
انگار باید به همه عالم جواب پس داد که من حق انتخاب دارم
و زن هر خر مومن نمایی نمی خوام بشم...دینش اولیته نه پولش...مگه زوره¿¿¿ چیش نفهمیدنیه ک نمیفهمین
از جنگ با تمسخر خونواده م گرفته تا فک و فامیل زبون نفهم مثه دایی که طوری داد میزنه و نیش میزنه انگار طلبکاره و وظیفم بوده یه بی غیرتِ بی نماز رو شریک بگیرم! منکه شرطمو گفتم اصن غلط کردین معرفِ ش بودین...عجب گیری کردیم از دست شما بشر دوپای زبون نفهم ...از دست دوستی های خاله خرسه شماها
+ احساس غربت میکنم...
+ غصه م گرفته امروز از همتون ...بابا،مامان،افسان،رضا،بهروز¿¿¿ با همه تونم...چند نفر به یک نفر خوش انصافا¿¿¿ بدم میاد از مغزای فسیلی و نم زده و گچ گرفتتون و تمسخر لعنتی کوفتی زهرماری خنده های رو لباتون...منکه سفت وایستادم و تحمل میکنم اما خیلی نامردین
+ دلم می خواد یکی بین شماها ، بین شما مثلا فک و فامیلایی ک دست گرفتنتون واس هرکی خواست بچسبه به اعتقادش، توپه ،پیدا بشه که بتونم سرش قسم بخورم...هست¿¿¿
خودشو معرفی کنه لطفا ک شاکی ام.... نمی بینم چرا...من کورم یا شماها خودتونو زدین ب کوری¿¿¿
+ زخم خودی کاری تره...چون انتظار نداری
+ اَه
وسط دلشوره هایِ"ینی آخرش چی میشه" ¿¿¿
هوای خواندن دلواره های علیرضا قزوه به به سر میزند:
...
+ از دبیرستان که تک و توک اشعارشون تو کتابامون به چشم می خورد و می خوندم اشعار ایشون رو می دوستَم ولی دیگه دنبالش نرفتم و دیر به دیر که گاهکی گریزی به چشمم می زد،رد نمیشدم و می خوندم،همینطور که از سخنان علی شریعتی نخونده نمی تونم رد بشم،نمیدونم دیشب دنبال اشعار کی بودم که بعد مدتهای مدید چشمم به اسمشون خورد و با ذوق کلیک به وبلاگ شون و این شد باز سرآغاز خوانش اشعاردلنواز...
+ علیرضا خان به جمع همرهان جان محمدمولانا_سهراب_قیصر_حمیدرضا_ابوسعید و ...سایر وابستگان مورد علاقه مان خوش آمدی