به اندازه چندین شبه که خیلی حرف تلنبار شده دارم ک هی هم وقت نمی کنم اینجا سُرِشون بدم و ناخوداگاه دارن کم کم میرن تو انباری ذهنم :/
حالم گرفته ست...
مغزم داره سوت می کشه از این مثلا مصلحت اندیشی ها
+ حوزه جان_ مصلحت تراشی_مسئولان_خاله زنک بازی_ گیس و گیس کشی_کو هدف اصلی¿¿¿ _ برخورد درست چیه ¿¿¿
اینقد تو آرایشگاه الاف شدیم
از عروسی امشب سهیل که موندیم
سه نفری تِلِپ خونه بهروز
تلویزیون_فست فود_قاقا لی لی_خیلیم عالی
+ ریحان_افسان_بهروز :)
دیگه باید چیکار کرد که چشم تون رو کور کرد لامصبا!!!
روسری روی ابرو
چادر زهرایی
نگاه به زمین
روی گرفته
صورت بی آرایش
نیش بسته
رنگ های تیره
پوشش ساده
عجیب نیست اگه مصداقِ: فی قلوبهم مرضاة... باشین!!!
+ وقتی از سنگینی نگاه نامحرم هم اذیت میشی و گره کور به ابروت میندازی،از دیدن شهوتِ نگاه محرم چه حالی بشی خوبه¿¿¿!!! _انزجار _ زنای چشم_ لعنت _ عفت چشم....
+ حرم_ غیرت زینبیِ انیسه_ ازون موقع چند نفر هی دارند بدجور نگات میکنند ،روتو اینجور نگیر اونجور بگیر
+ حرم_ غیرت زینبیِ زینب_ این روسری صورتتو باز نشون میده ،خیلی نگاه روته اعصابم خورده
+ حرم_ شب اربعین_ نقاب_ شهوت بی امان چشمان مردان
+ وقتی با چادر هم دیگر احساس امنیت حرمت نمی کنی یعنی غریبی یا غریب است¿
+ وقتی با چادر هم دیگر احساس امنیت عفت نمی کنی یعنی غریبی یا غریب است¿
+ وقتی سیاهی ناپاکی نگاه ها بیشتر از سیاهی چادرت است،با چه زمزمی بشویی لک بی غیرتی شان را از دل چادرت
+ چادر که سرت بود حس امنیت و اقتداری داشتی از نوع اقتدار مردان به نام و نام آوران ...یعنی فلانی،چپ بهم نگاه کردی نکردیا...با چادرت که بودی انگار با بادیگارت بودی،محکم قدم ب زمین میزاشتی و محکم تر با پَرِ چادرت می کوبیدی تو دهن تیکه ها و متلک ها و خفه شون می کردی...یادش بخیر،چادرت که سرت بود ،خیالت راحت بود......... فعل "بود" استفاده کردم...فعل زمان "گذشته"...چادر سر کردند و سر نکردند....چادر سر کردند و پوشش کردند و پوشش نکردند ...چادر سر کردند و هیچ کار نکردند و همه کار کردند....
