سررسید (من نوشت های من)

مَن...

همین قَدْر که قَدَر تلفظش میکنیم

جیگر کنیم همین قَدْر هم قَدَر پای انتخاب هایش بایستیم و در محضر خدا و ولی اش پاسخگو باشیم ...می توانیم!!!

چه بارها و بارهایی که پای انتخاب هایمان می شکند و پشت ش خم می شود و ما همچنان مَن مَن گویان و لنک لنگ کنان دست به عصا اصرار داریم راهی اش کنیم به راهی که راهی جز بیراهه در خود ندارد...

إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً- إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً- وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً_________ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگارت مغرور ساخت__________

+ کی می فهمیم ما که ترق و توروق آدمِ خود را بشنویم نه استخوان های انسانِ خود را خدا!!! خسته از این من و ماییم ما

+ ما نه مرداب که جوییم،بیا برگردیم

ما نمک خورده ی اوییم،بیا برگردیم

سفر دشت غریبی ست،نَفَس تازه کنیم

آخرین جنگ صلیبی ست،نَفَس تازه کنیم______بقیةالله عج

خب منم دیگه...گاهی یادم میره سر به سر آدمای عاشق نزارم...

+ لازم نیست ای کیوسان بودن ، فقط یکم سر بچرخونیم منتهی الیه راست و چپ مون میبینیم و شاهدا از غیب میرسند که هستند دور و رمون،دور و ورتون،که دلشون گیره و طرفشون نمی گیره... درگیره...هاگیرواگیره....یا...خلاصه که این عشاق گاهی ناخوش اند و تلخ...مثه من نباشین،شوخی رو موقت تعطیل کنید وقتی چشمک می زنند بهتون...نه اینکه چشاشون چشمک بزنند ، نه، حالاشون بهتون چشمک می زنه ...حتی اگه تو این طرف کره خاکی گوشی به دست و اون اون طرف کره خاکی گوشی به دست باشه و شیرین ترین و سرحال ترین و پرنشاط ترین کلمات رو به کار بگیره و مهیج ترین و رقص کنان ترین استیکر و تصاویرم نثارت کنه،بازم،بازم حالش بهت چشمک میزنه و ندا میده بهت که: آهای فلانی ،رفیقت حالش خوب نیس،عجالتا شوخی باهاش تخته!!!

اومممممم،مگه نبودین تا حالا اینجوری¿!!! منظورم اینه که نداشتین تا حالا از این تیپ رفقای عاشق که چیزی نگه و حال دلش دستش رو رو کنه واستون¿ چشمک بزنه بهتون¿

راستش نمی دونم چرا

اما منم خب می فهمم زود...بُر بخورین با کسی ،می فهمین...عجیب نیست اصنم مثه خیلیای دیگه که زود می فهمند..و وقتی فهمیدم بیشتر رصد می کنم تا بیشتر فضولیم اقناع بشه....تهش رو اگه دربیارم که چه بهتر و محشر اصن...حس صعود به قله بهم دست میده...نه اینکه کار و زندگیمو ول کنم بشم رصدخونه، نه ، ولی خب تو این بین و حین خودشون تابلو بازی درمیارن...اصولا آدمای عاشق زود تابلو میشن...حتی همونایی شون که خیلی سعی میکنن نشون بدن که نیستن یا خودشون رو نسبت به طرفشون بی تفاوت نشون بدن...بازم تابلوین اونم لز نوع چند بعدیش خوشبختانه یا متاسفانه...اینقدی که نیگاشون میکنی خندت میگیره و میگن چیه!!! و تو میگی : هیچی. و نمی تونی بگی که فلانی میدونم دردت چیه! میدونم دردت کیه!!! اون از خودش نمیفهمه آشوب درونتو...منکه میفهمم ...خدا صبرت بده..خدا خیرت بده...

همین چند شب پیش بود ، شب شهادت حضرت زهرا س ،آه کشیدم واس دل یکی از همین عشاق و دعا در حقش..

حالا یکی هم هست این وسط!!! مثه بنده!!! تو اوج حال خرابی اون عاشق طفلک تو اوج به هم ریختگی درونیش ، شوخی میکنه..دقیق تر که میشه میبینی اوه اوه!!! وضعیت قرمز شده باز ریحان...فاز و نول عشقه باز تو این عاشق به هم چسبید و دلش جرقه بازی شده، فعلا بی خیال این طفلک شو که گُر نگیری ازین حرارت و پرو بالت جیز نشه

مخلص کلام اینکه: اینا گناه دارن ،سادیسم شوخی و اذیت کردن و شیطنت کردن اون وختای بحرانی شون ترجیحا گِل بگیریم..چون نه گوش شنیدن شوخی های مارو دارن نه چشم دیدن اذیت های ما رو دارن و نه حال شخص شخیص ما و لبخند زدن به نمک های ما رو. .. خونوک مِشِم :)

ینی منم اگه یه روزی حس کنم عاشق شدم،به همین تابلویی دیگران میشم¿¿¿¿¿¿¿¿¿¿¿¿  نَههههههههههههههه :( 

تو ادبیاتم بیت زیاد خوندم اندر تابلو شدن عشاق...به علت تنبلیِ حاد حس نوشتنش نیس

++++ این پست خیلی وقت پیش پیشا قرار بود نوشته بشه و تصمیمی که به نوک قلم انگشتان نمی نشست ولی ظاهرا امشب می بایست نشست.

+ واحد تخریب

+ واحد شست و شو

صولتی_جوان

:))))))))))))))))

یادم میاد، ناشده خنده به لبم نیاد...

الحمدالله بر دوستانِ خُلِنا همچون خودِ ما...

+ خوندم.مزه داد.پیامک دادم:

سلام خانم صائمی جان.شبتون بخیر :)

حقیقتا متن تقدیر نامه رو تازه الان خوندم،خدایی خیییلی چسبید

مخصوصا دعای آخرش:

لطف حق یار و ساقی کوثر یاور شما باشد

همین دعا ما را بس و توفیق خدمت  ضامن ما.

لطفا

دعا بفرمایید لیاقت حضورمون خالصانه تر و مستمرتر باشه.

خدا علَم حوزه رو زیر سایه دعاهای اقا صاحب الزمان و تلاش های شما بزرگواران سرپا نگه داره

تشکر.... که دعاهای شیرین تقدیر نامه شیره جانمان شد :)

اصن 9 بهمن تولد جیگرترین داداشی عالمه

که اونم مال منه

والسلام

:)

د_________:-*_______وست دار____:-*_________م

+ خب البته لازم به ذکره، منم جیگرترین آبجی عالمم که مال اونم... بقیه  هم هرچی هستند اولا به ماچه!!! دوما تکذیب می کنم!!! سوما حالا شایدم باشن ولی احتمالا چینی شند...اصن همینه که هست :)

+ خب البته لازم به ذکره، داداشی برکت داشته هات رو از خدا برات می خوام: دل پاکت،نیش بازت،دست سخاوتت،صفای عبادتت،شم تحلیل گرت،فاز خونسردت،جملات گنده تر از دهنت،نکته های نابت،دقت نظر مطالعت،فهم مراعاتت،گوش درد و دلت،تسلی تاثیرگذارت،قلب بی کینت،غرور خوشکل مردانت،آرامش وجودت،کیف حضورت،چشم پاکت،سر سربه زیرت،رزق قرآنت،ثبات قدمت،مغز پرمنطقت،زبون رکت، حال باحالت،روی زیادت،دهن گشادت و در نهایت هم معده گشادت :)

+ خدا کنه خدا همیشه همینقدر خوب (بنده)نگهت داره...تو راه اونی که خوبی 

+ هر روز بیشتر بپر ولی ترجیحا با من نَپَر، پرپر می شی :)

+ دلم واس ورورای نصف شبی مون و نچ و نوچ بقیه تنگه

+ دلم واس خل بازیام و سر تأسفت و خوتی گفتنم هم تنگه