سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تو اتوبوس نشستم و چرتکه میندازم به ذهنِ دلم:

دلم گیرته هنوز

:(

 

+ از قضای تو دو روز میگذرد اما من همچنان قضا ام

+ غمِ همچنانْ هستِ نماز صبحی که نیست

+ چرا این یکیم مثه همه قبلیا یادم نمیره...عجیبه برام

 






تاریخ : پنج شنبه 96/10/21 | 10:49 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

با این ایمان نم کشیده ، با این ایمان شل و وارفته تر از گل بازیه بچه ها،بد نیست هی به خودم یادآوری کنم:

 

لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم






تاریخ : پنج شنبه 96/10/21 | 10:35 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

بعضی حرفارو می زنم بعضیا فکر می کنن می خوام لج کنم

نه والا

مریض نیستیم والا

گیرم اولش لجم که بکنم،خلوت که بکنم،دو دوتا چارتا که بکنم،رو به حق میکنم






تاریخ : چهارشنبه 96/10/20 | 6:31 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()

 

امروز،سه شنبه

روز شلوغ پلوغی بود برام امروز

روز آشفته ای بود برام امروز

برام که میگم ، این ضمیر "میم" پیوست چیزی نیست جز "دل"

دلم هی  آشوب بود هی آروم بود

استارتش قضا شدن جان بود

قضا شدن نماز صبح

نماز صبحم دیشب باز قضا شد

جالب این بود که ساعت دو ، قبل خواب داشتم از خودم به افسان ناله می کردم که: نماز صبح هام شده دم طلوعی، آخر وقتی،به کمرم بزنه این مدل نماز خوندم،اخر عاقبت ما چی میشه با این مدل نماز خوندن.... خبر نداشتم که اون شب همون اخر وقتشم گیرم نمیاد و کلا قضا میشه!!!

خوابیدم

چشم باز کردم

یک ربع به نه صبح

وااااااای نمازم...قضا شد¿¿¿!!!!

دقیقتر شدم

بعله

هوشیارتر شدم، واااااای حوزه

جلسه داشتیم ¿¿¿¿

نع...خوبه باز...کار عملیاتی بود نه جلسه و دیر رسیدن

غم نمازی که قضا شد نشست یه گوشه دلم...هنوزم که دارم می نویسم پا نشده...نشسته که نشسته...چنبره زده رو دلم

حس و حال روزم رفت اصن

احساس کردم کل انرژی روزم،فیسسسسسسس ، خالی شد و ته کشید

ریحان خشک و خنکی خواهم بود امروز

همین طورم سد اتفاقا

مدام توی سرم می چرخید کلام معصوم:

یه نماز صبحت قضا بشه کل دنیا طلا بشه و بدی جبران نمیشه.

حالم بد شد ولی اوجش تو خود حوزه رو شد

پام رسید به حوزه ، شروع کردم به غر غر ب خودم ک نمازم قضا شده

حتی حال سر چرخوندن جواب دادن ب شوخی های صدیقه رو نداشتم

این وسط مسائل روی مغز اموزشی مثه همین خسته بازیای استاد ابوی سانی هم پیش می اومد که حتی حال غر زدن به اونا رو هم نداشتم...دوتا غر می زدم ..ساکت...باز دوتا غر...باز ساکت

تایم نماز ظهر ... بی هماهنگی با بچه ها واس خودم می اومدم و می رفتم

پایان نماز ظهر و عصر...سر بر سجده گذاشتم...طولانی ترش کردم...دلم می خواست خیلی طولانی تر بشه...حرف ها داشتم...بغضم گرفت...بغض نماز قضا شده ی صبحم تا پشت پلک هام رسید...سد کذاشتم و اشکی نچکید...خیلی دلم می خواست رهاش کنم...به زور نگه ش داشتم ...چون صدیقه و انیسه و تکتم و...کنارم بودند..سر از سجده برداستم و سریعا فاصله گرفتم...از مسجد زدم بیرون...اخ که چقد نیاز داشتم ب این بارش

تو حوزه بهانه پشت بهانه...

نق نق...شاکی از بی نظمی استاد ابوی سانی...

دیدار نادیه این وسط کمی باعث شد یادم بشه

گوشی به دست...پریشون تو سالن حوزه

همه چیم به هم ریخت...همه ریحانم به هم ریخت

گرفتن جزوه اخلاق صدیقه برای خوانش تو اتوبوس ولی دریغ از ...

کلاس درس استاد دستپروری جان و آرامش حرف های جان

امام علی ع:

خدایا من نمی تونم از انچه نامطلوبه بکَنَم الا تا وقتی که تو با محبتت من رو بیدار کنی.

پایان کلاس...

حرم امام رضا جان

پنجه در پنجره ...الهی عظم البلاء...

پنجه در پنجره...اللهم کن لولیک.... 

گرهی در ضریح... حس دلتنگی 

حوالی ضریح...سر بر سجده...بغض شکسته...سنگ حرم شسته...نماز مغرب

سر بر سجده...خدایا دل ما رو ول کردی به حال خودش دیگه¿¿¿!!! دل ما آشغال دونی شده بیا ببین!!! خدایا منو خوار نفسم نخواه...منو از خودم نجات بده... من میگم توفیق نماز اول وقت ، توفیق نماز شب بده اون وقت نماز صبحم هم... من راضی نیستم از این مدل بودنم...ظرفیت بده...پاکی بده

مرد نی زن در حرم و خنده بر لبم

مسیر حرم تا خونه...پشت شیشه اتوبوس...خیره به بیرون و سکوت مطلق

بمیرم برای نمازی که قضا شد

بمیرم برای ریحانی که قضا شد

خیلی وقت است که قَضا شدم،اَدا کنم

 

 

 

 






تاریخ : چهارشنبه 96/10/20 | 1:42 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

بزن باران خدا بازیچه ای شد

که با آن کسب ننگ و نام کردند

.

.

.

 

میشینم وردل افسان و دفتر کتابای امتحان فرداش،ذوق ادبی_دینی_سیاسی م گل میکنه کل همین شعر حبیب رو می برم تو آرایه های ادبی و موشکافی و تبیین و تجزیه و تحلیل تک تک واژه ها با نگرش ادبی و تطبیق با حالِ زمانه سیاسی با گرای دینی






تاریخ : سه شنبه 96/10/19 | 11:12 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.