سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

+ من زنگ زدم

سمیرا جواب داد

 

+ من سلام کردم

سمیرا سلام کرد

 

+ من به  ظاهر؛ صدام ؛ پر ازآسایش بودم

سمیرا به واقع؛  صداش ؛ پر از آرامش بود

 

+ من خندیدم و  سعادتمندیشو  دعا  گفتم

سمیرا خندید و لیاقتمندیمو  روا  گفت

 

+ سمیرا نفس کشید و از آقا  گفت

من نفسم گرفت و از هوا  گفت

 

من گفتم" سید الشهدا" و قلبی باز ایستاد

سمیرا گفت" امید به خدا "و شوقی راه افتاد

 

+ من از خواب گفتم و کربلا

سمیرا از نجف گفت و سامرا

 

+ سمیرا حرف زد

من حرف زدم

 

 + سمیرا حرف زد

من حرف زدم

 

+ سمیرا حرف زد

من حرف زدم

 

+ سمیرا حرف زد

من گریه کردم

 

 + من گریه کردم

سمیرا حرف زد

 

+ من گریه کردم

سمیرا حرف زد

 

+ من گریه کردم

من گریه کردم

 

+ سمیرا خدافظی کرد

من گریه کردم

 

+ من خدافظی کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

من گریه کردم

.

.

.

+ همه خوابیدند

و

من، گریه کردم

.

.

.

+ همه خوابیدند

و

من، به خواب گریه کردم

.

.

.

+ همه خوابیدند

و

من، به خواب گریه برتو، گریه کردم


 

 

 






تاریخ : شنبه 95/7/3 | 1:25 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.