+چته ریحان؟
+ چرا اینجوری می کنی با خودت؟ مگه قلبت چقدر تحمل داره؟
-سنگینم... خیلی سنگین...
- سیاهم...خیلی سیاه...
- سبک نمیشم مهدیه...هرکاری می کنم،یشم...
+ میخوای بریم مزار شهدا؟
- ظهر رفتم...میخوام برم حرم...دارم خفه میشم...
* مهدیه-ریحان-حوزه
* و سمانه...نمونه یک انسان موقعیت نشناس:/
وقتی صدای هق هق ات از پشت درب بسته هم ،در ظهر صلاة ، لابه لای تعقیبات سالن می پیچد، نمی فهمد که نباید ... :/
* وقتی، تمام آسمانِ این زمین.برایت سقف است به سقفی پناه می بری که تنها آسمان شهر است...حرم!
* من، فرار، کردم
* و گاهی فرار، عین ج ن گ است
* سه شنبه،11 دی
تاریخ : چهارشنبه 97/10/12 | 4:43 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()