وقتی که اعتقاد به * علی* تعهد می آورد
حسین قرن اش کجاست!
حسین قرن ات کجاست!
کجای حسین قرن حسین ایستاده ای؟؟؟
رو به پشت اش
یا
پشت به روی اش
+ خودم را از تبرج برج نگاه شهر ، زمین می اندازم تا بگویم ؛ آخ پدرم
تو زیر چشمی نگاهم کنی و بگی:چه شد دخترم؟
...........................................
.......................
............
+ نگاهم را زمین می اندازم که نبینم ،نگاهت را زمین نینداز و ببینم
+ وقتی من به همین خاک زمینی خیره می شوم ،قدری تو به همین زمین خاکی خیره شو
+ تا نگاهی از پلک ها تکاندم ، حسینی از پلک ها چکاندم...
+من میخندم به مومنی در راه و می گویم: تقدیمِ پدرم
شما بخندید به مومنی سر راه و بگویید: ممنونِ دخترم
برای آن آرمانْ پدری که ندیدم و این آرمانْ پدری که....
+ دلتنگی های مومنانه
+ دلتنگی های مقدس
+ ایدئولوژی
+ آرمان
+ اللهم عجل لولیک الفرج