سررسید (من نوشت های من)

مثلا فکری باشی

احتیاج داشته باشی

به آسایش تمرکز

یا آرامش خواب

یه یزدان برادر زاده جان گلوله آتیش و سونامی و زلزله 8 ریشتریِ لجباز  هم داشته باشی که سربزنگاه عمق رویا با هر فریادش دومتر از رو کاناپه بپری بالا و خوابت بشه رعشه تنت...جونتم واسش دربیاد ،  دیگه هیچی...می مونی چیکا کنی ، یه جور وامیسته نیگا میکنه دلت قنج میزنه واسش و دربرابر چش غره ی چشای نیمه بازت میگی :غلط کردم عمه،ناچارا با چشای پف پفی و موهای پخ پخی پامیشی قربون صدقه ش میری میگی: جاااان،چیه عمه و اون شروع می کنه به غرغر دَدَ بَ بَ ک منظورشو برسونه و تو میگی:آرهههههه،میدونم،باشهههه،می کشمش،خب،دیگه چیییی،باشههههه،جیزش میکنم

+ براش شدم هیولا:

+ میگم عمه بداخلاقه بیاد هااااا... طفلکی من

+ از تو حساب میبره،عمه ش بیا دعواش کن....طفلکی من

+ بگم عمه ریحانه بیاد¿... طفلکی من

+ خدایی کدومتون قدر من می خواینِش¿¿¿ والا

+ من به این میهربانی! والا

+ آهنگ_خوب شد_همایون شجریان_دارم گوش میدم،میاد وامیسته بهم زل میزنه و چنگ میندازه گوشی رو بگیره،یه سر هنزفری رو میزارم تو گوشش،باهم گوش میدیم،دقت میکنه که چی میگه این!!! قیافه ش میشه  خوردنی و خنده دار :) 

+ دوسِت دارم پسرِ عمه

+ نگران تربیتتم پسرِ عمه! کاش خوب بزرگ بشی،کاش انسان بشی،کاش برای امام زمانت عباس بشی،کاش مثه ماها نشی،کاش زمزمه های شبانه م به شرافت لالایی چهارقل ها  ،زمزمِ پوست و خون و استخون گوش جونت بشه نه خزعبلات بابات و عموت،کاش مثه الان کنار جانمازم لبات متبرک جای پای ارباب باشه و قد بزرگیت کوتاه شه قدِ سجده های قدِ کوتاه بچگیت،کاش زندگی کنی و بندگی

+ حالا که اومدین یه مدت پیش ما بمونین،میدونم حریم خصوصی افسان و ریحان زین پس شد تعطیل و این را ما خوش نمی داریم! هر چند،خود را مجبور به پذیرش میداریم