حرف زدن با بابا همیشه سخت بوده برام و پر استرس ورودربایستی و ترس عکس العمل و جواب بعدش
همیشه با مِن و مِن مقدمه چینی
از بچگی تا بزرگی
اما امشب
نمیدونم چرا راحت باز شد سفره تفسیر چند کلمه ای حال دلم
و
سیاهی اشکی که با گوشه ی نارنجیِ آستین روی گرفت
تاریخ : شنبه 97/1/25 | 9:50 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات (یک)