*********مکّه روشن شده از نور ولی
رخ نموده اسد الله علی***********
+ راستی سلام پدرْجانی ...
شوق میلادتان میلادِجانی...
نظری هست که نیستم امشب نظر کرده ی جایی ...
سر به زانویی،کنج آغوشی،نمیدانم،فقط کمی جایی...
|
|
|
|
|
|
|
زیر پای تو به زانوی ادب بنشینم
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشینم
+ بغض غم و شادی ام امشب...عجب ملغمه حالی ام امشب!
+ اعتکاف_خوش به دلتان معتکفان_مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو/یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
+ افسان! امشب،امشب،اگر بودم،باید الان مسجد بودم...سر بر بالش دستانم میگذارم و اطراف به نم چشمان تار میشود
+ راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکهشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
+ علی شور شیدایی من/ نجف شهر رویایی من