امشب ... باز...هم
بی پروا سخن گفتم
+ اینقدر توضیح دادم که سردرد شدید گرفتم
+ وظیفه انجام شد....خدا ختم بخیر کند انشاءالله
+ به یکباره سفره دل باز ،باز شد در دفاع از باز هم"دیگری"
+ من کجا هستم¿¿¿ مدافع... کاش کسی هم پیدا می شد و مدافع من می شد
تاریخ : جمعه 97/1/3 | 2:35 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()