سررسید (من نوشت های من)

ناحلة الجسم... دوسش دارم...بی مناسبت و با مناسبت

+حامد زمانی_ حافظه های تار بسته_زینت آسمون_خواهرانه_ امام حسین جان_ خونه تکونی_سرچ

+ افسان در حال سابیدن یخچال:

افسان اون مداحی حامد زمانی تو هیئت ک تصویری بود  و خیلی دوسش داشتم چی می خوند¿¿¿ 

- همون که واس امام حسین می خوند¿¿¿

+ آره. من خودم حفظش بودم

افسان تو کما :)

+ولش کن...کارت رو بکن...من اگه می دونستم اینقد وقفه می ندازه تو کارت.......  :)

_ نچ! چییییییییی بود¿¿¿

+ ولش کن. بحران شد الان برات ¿¿¿  :)

و پس از سکوتی عمیق

+آهااااااااا.یادم اومد... اولش می خوند:  وقتی کشیدی دستتو رو سرم، شدم گدای این حرم

- اون تیکه دیگه ش چی می خوند¿¿¿

+ چون این ناحلة الجسم رو گوش کردم اون یادم نمیاد هااا

_  این تیکه ش داد می زد :)

_ خب سرچ کن دیگه

+ نمی خواد.اون مغز جلبک گرفته خودتو کار بنداز :)

_ چهار پنج تا شعرش،دلارام،ناحله،صبح امید،همین مداحی ایتا همه الان قاطی شده به جای هم میاد بالا :)

.

.

.

 و اینگونه شد که سرچ زدیم،دستبرد زدیم،دانلود زدیم، و آنگاه زیر آواز زدیم و به آهنگ بنده خدا نیز گند زدیم :)

+ خب دیگه چالش تموم شد.نچ نچ! از آخرم مغز جلبک گرفتت کار نکرد

_ خوبه دیگه!!! نفری یه مصراع یادمون اومد :)

+ چی خونوکه این صوتی ش!!!

_ ها

+ تو اون کلیپش قشنگ می خوند! سوز داشت!

_ ها. حامد زمانی همون داد هاش قشنگه

+ براش متاسف شدم ...ولش کن... خودمون می خونیم :)