سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بابااااااا

بابااااااا

 

ای جانِ بابا

عزیز دلِ عمه

جوجو پرپریِ عمه

یزدان پسرِ عمه

قربون ناقص حرف زدنت بشه عمه

قربون چالِ خنده های شیرینت بشه عمه

قربون شر بازیات و شیطنت هات بشه عمه

 

:)

 

+ منم و همین یک فِسْقِلْ برادر زاده ی شیرین

+ دنیای ندیده شو میبینم و وارد دنیاش میشم...کودک میشم...پا به پاش میشم...همصداش میشم...هم بازیش میشم...اسبش میشم...تاب ش میشم...هواپیماش میشم...اصن من هر لحظه ک نیگاش میکنم قربون اون معصومیت نگاش،قربون پاکیه نفس هاش میشم

+ بقیه نیگام می کنن و می خندن که همه 25 سالگی مو میریزم تو کودکانه های فسقلی 1 ساله

+ وقتی میاد...خونه مرتبه...وقتی میره ، بمب ترکوندند...مهناز هی خجالت میکشه و معذبه و هربار از من میشنوه: جمع میکنیم،فدااای سرش...بزار بازی کنه... خودم همراهش می شم ظرف و بشقاب های قدیمی ناصرالدین شاهی مامانو جمع میکنم میارم میریزم رو قالی ،با قاشق میزنم روشون و می خنده و میزنه و می خنده...سی دی هارو میارم به هم پرتاب می کنیم و اون قهقهه میزنه و قلبم میخواد از جا کنده بشه واس قهقهه هاش...تو فقط بخند عمه...خونه بازار شام میشه،سی دی ها میشکنن اما عوضش یزدان می خنده...هم قدش میشم،همراهم میشه...

+ دیرتر بزرگ شو عمه...تو دنیای ما خیلی خبری نیست

 






تاریخ : سه شنبه 96/12/8 | 9:41 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.