حبیب
بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچه ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند
بزن باران به نام هرچه خوبیست
به زیر آ وار گاه پایکوبیست
مزار تشنه جوباران پراز سنگ
بزن باران که وقت لایروبی ست
بزن باران و شادی بخش جان را
بباران شوق و شیرین کن زمان را
به بام غرقه در خون دیارم
بپا کن پرچم رنگین کمان را
بزن باران که بی صبرند یاران
نمان خاموش گریان شو بباران
بزن باران بشوی آلودگی را
زدامان بلند روزگاران
+ به بامِ غرقه در خونِ دیارم، به پا کن پرچم رنگین کمان را
+ خونِ دیارم
+ غرقه در خون
+ پرچمِ رنگین کمان: أیْنَ صاحِبنا¿¿¿
+ رنگین کمان: مهدیِ صاحب زمان
+ امروز باران آمد
+ اما آن مرد در باران نیامد
+ باران آمد و باران نیامد
+ خدایا شکرت به نعمت این بارانت، بده آن بارانت
تاریخ : یکشنبه 96/10/17 | 10:24 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()