سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روسری ام را جلوتر که میکشم

به نظرش مسخره می آید

ساق دست هایم را جلو می کشم

به نظرش مسخره می آید

جلوی نامحرم جوراب به پا می کنم

به نظرش مسخره می آید

میگویم می خواهم مراسمم را به جای اهنگ و رقص مولودی بگیرم

به نظرش مسخره می آید

مسلما حس خوبی که به سراغ قلب من می آید به سراغ مغز او نمی آید که همه ی اینها مسخره می آید

و من بدم می آید از هرانچه که برای من خوشایند می آید و برای او مسخره

با ، با توام افسانه

با ، با توام

با ، با تلخندهایت می رنجانی ام...






تاریخ : شنبه 96/6/18 | 3:8 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.