یَک آدم بی نظمی شدم که الله اکبر!
این ور رو میگیرم ازون ور باد می برم
اون ور رو میگیرم ، ازین ور گرد باد می برم
+ با کاسه چه کنم چه کنم چه کنم¿
+ نیازمندی ها:
به یک سر و سامان دِهِ پاره وقت زندگی با حقوق الهی خیر از جوونیت ببینی نیازمندیم
+ میدونی دیگه! اصن من و نظم دو لبه ی یه قیچی ایم ...طنز....من...امروز...صدیقه ... حوزه...
+ هییییی...همینجووووور تو این تقدیرنامه جدید رمضون ما می بارونی از 4 جهت جغرافیا همراه با رعد و برق و رگبار و احتمال بادهای گرم و سرد موسمی دیگه!! شکرت و شکرترت و شکرترترت...دل قرصکنم به وعده ات که خود فرمودی: ظرف و ظرفیت
+ بسان گربه گیجه شدمی و نیز مرغ پَپَری
+ همون "لکنود" آدم ام من گاهی حتما
+ هواشناسی
+ تا هر چند ساعت آینده که هوا پسِ ، پس باشه فقط خیری در پسِش به عنایت ربانی لطفا که فردای قیامت کلامون پسِ معرکه نباشه... .... و هو خیر لکم... ... و هو شر لکم...
+ تا نق بعدی همه تون رو به خدا می سپارم...بُدُرود
همت کن
چاره ای اگر هست پیش عقل بگذار که
مهرت از دل نبرم
غیرِ این باشد،
خوش گذشت
بیرون لطفا
...
+ والا
+ دلِ گیر،خر است
+ یواشکی های من
ما نسل غرغرویی هستیم
یا بقیه م همینطور بودند آیا¿¿¿!!!
ما نسل بی حوصله ای هستیم
یا بقیه م همینطور خواهند بود آیا¿¿¿!!!
+ ان الانسان لربه لکنود...عادیات
+حقا که انسان نسبت به پروردگارش نا سپاس است...
+ کنود: زمینی سخت که از آن هیچ گیاهی نروید...
+ نسلِ علکی خسته...نسلِ ول کن بابا حسِش نیست
حوزه را دوست می دارم
حقیقتا
به
جان
.
+ و در ذهنم می نشیند :خانواده حوزه
+ من می توانم در بی رمق ترین و یا اعصاب خوردترین حالت ممکن باشم و قدم به حوزه بگذارم،بدون تمارض و تعارض طوری بخندم و قهقهه سر دهم که انگار آب از آب تکان نخورده و روزگار بر وفق مراد و ایام به کام ! می دانید، این خاصیت حوزه است... این،خاصیت اهل حوزه است...دوست شان دارم به جد...هرچه باشد و نباشد، ناسلامتی وصل تو اند
عاغا
بیاین جیگر کنین
ماست نباشین
بعضی وختا بزنین به اون درِش. . .
نه تنها لازمه که واجبه
میپرسین کدوم درِش¿¿¿
بسته به موضوع،هر کی تو زندگی شخصی ش خوب می دونه اون در کدوم دره! بعله!
والا اگه به انتظارین که هرچه پیش آید خوش آید،هرآنچه آید،نوش جونتون و گوارای وجودتون آید
+ شلوغش نکنین،اون درِش مثبت هم میتونه باشه و منفی نیز
+ اون درِش تکلیف مشخص میکنه
+ اون درِش دلگرم میکنه
+ اون درِش دلسرد میکنه
+ اون درِش آرامش میده
+ اون درِش مرز تعیین میکنه
+ اون درِش القا میکنه
+ اون درش غیرت میکنه
+ اون درِش ...
+ پشت اون درِش ، خیلی دره
+ به به ، شعر نو گفتم :)
+ یادِ بیا بریم دشت، کدوم دشت افتادم :)
+حال ثقیلیدن و لفافیدن و فلسفیدن حرفیدن ندارم،زود بگیرین چی میگم دیگه! از ما گفتن بود،خود دانید و صلاح خسرو جان تان
+ صفر تا صد من هم از همون درِشِ...از جنس حرکت و برکت