سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خیلی تلخ است همین آن و الان...

خیلی تلخ است همین آنِ ریحان...

 

شوکه ام...

 

دیشب

داشتم از درد شیعه ی از دست رفته ی حسنی می نوشتم 

 و 

امروز

داغ شیعیان از دست رفته و خدا میداند چندین حسنی دیگر ...

 

 

دیشب دلم،ترک

و

امروز دلم،شکست...

 

 

و من چه کاری از دستم بر می اید جز اینکه متاثرانه و بُهتانه و حریصانه  شبکه ها و کانال ها زیر و رو کنم و بنشینم اخبار بعدی زهرِ ماری  مظلومیت هموطنان بی نفسم را دنبال کنم، اشک بریزم ،ناله کنم ،کمبود یک صاحب را احساس کنم و چای تلخی بنوشم که تلخی هیچ کدام از اینها را نفهمم و این اگر عاجز بودن نیست پس هویتش چیست¿¿¿!!!

 

+ نفس های سرد مسلمان ها

+ نفس های سرد انسان ها

+ چه می خواهند از جان ها

لاشخورها...بی کفایت ها...دشمن ها...خاک و خون ها

این همه

سوختن ها

چه نکبتی ست که افتاده ست به بودن ها 

چه بی صدا می سوزند در

زمین ها

و

دریا ها

و

آسمان ها

و

چه بی صدا می روند از

 فریادها

 دنیاها

و کمی بعدتر از یادها

چه دارد می آید بر سرمان خدا...فقط می سوزیم در هر کجا






تاریخ : یکشنبه 96/11/29 | 3:38 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()

الهی عظم البلاء...داغ شیعیان...درد انسان ها...سنگینی بلا...

... که می داند چه می کشد دل صاحب الزمان !!!

 

قلبمان هنوز درد داشت ازمظلومیت :

_پلاسکو ها

_سانچی ها

و باز جراحتی دیگر...سقوووووووووووووط

 

:"(  

دلمان خون شد خدا

دلمان خون شد خدا

دلمان خون شد خدا

 

دلم می خواد برم وسط شهر ، عمقِ درد رو جیییییییییییییییغ بکشم خدا ...جیییییییییغ خدا

:"(






تاریخ : یکشنبه 96/11/29 | 2:55 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()

 ___________ح____________

__________س____________


          ?         

هوایت نکنم من چه کنم من

?

 

__________ی_____________

__________ن_____________

 

 

 

 

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم!!!!!! حرف دگر یاد نداد استادم

 

 

 






تاریخ : یکشنبه 96/11/29 | 1:42 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

فکر میکنم در این ایام داغ دو مادر برای یک دختر خیلی سخت باشد حسنی...

مگر نه¿¿¿

فکر میکنم با همینقدر حال غم اذیت کننده دلم برای فهم حجم غمت هم نمی توانم درک کنم جنس غمت را حسنی...

مگر نه¿¿¿

 

+ مادر و حضرت مادر... بیچاره دلت






تاریخ : شنبه 96/11/28 | 10:45 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()

اوه اوه،جاااااان از عصره تا الان که نه و نیم شبه هنوز دارند پیامک آنچه گذشت و آنچه خواهد دید حوزه رو واس همه من جمله من می فرستند و گوشیم هی دینگ و دینگ می کنه و پیام جدید از شماره حوزه

فک کنم ما امشب خانم پورحسین رو از دست بدیم :)

 

 

+ و من الله توفیق

+ خدا خیر کثیر عنایت کند

+ کلا همیشه سرِ شلوغ...خدا قوت مهناز جان

+ اعصاب و دستان سالمت آرزوست...بشکنم قولنج شون¿¿¿






تاریخ : شنبه 96/11/28 | 9:19 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.