خب ،خب،می دونم به اندازه ظرفیت میدیاااااااا
اما ی درصد فک کن بشه غر نزد...
(منی که موقع مصاحبه حوزه باد به غبغب انداختم ، با ذوق چشام و لبخند لبام در سوال بارزترین ویزگی اخلاقی تون چیه¿ گفتم:خیلی صبورم... کاش الان بپرسن تا بگم: داره ته می کشه...
حال من خوب نیست و تو نمی فهمی
نپرس از حالم
( دلم می خواد برم صبر سمیرا رو بوس کنم وآروم بگیرم به خط نوشتش با مضمون: رضیتُ بالله رباً
کاش صبرت حجم داشت
نه،نه،معلومه که داره، کمم نیس
ولی کاش لامسه، لمسش می کرد، بغلش میکرد،می بوسیدش ،نازشو می کشید، التماس می کرد و می گفت: میشه یه خورده هم مال من بشی¿¿¿)
راستی چقدر خوب است که اعتکاف امسال، فروردین ماه است...
خوب است که تو شتابان در راه هستی و من تنها نوید بهار برای دلم را خوشحالم
( حالت که له میشه،هرکسی دلش می خواد فقط حدس خودش رو سنجاق کنه به پیرهن تنت و تو بوق و کرنا کنه )
من، دارم،جان،می دهم، و، یک،رهایش،را،انتظار،می کشم...
(به گمانم ،بهار امسال را،بهاری ام)