بلاخره خریدمش...
چی؟
ارمیا
:)
+ ارمیا-امیرخانی
+ خیلی وقت بود که هر کتاب فروشی می رفتم بهم چشمک میزد و هربار به دلیلی تراشیده و نتراشیده نمی خریدمش...دلم می خواست و موکول اینده میکردم
امروز خیمه بسیج الهیات رفتم جسم رو متبرک چای حسینی کنم، تخفیف کتاب هم داشتن..باز این پا و اون پا کردم...ولی خب...خریدم
دیگه این بار نتونستم دل بکنم و پشت سرم جاش بزارم و سیمه صاف کنم،سر بالا بیارم و مثلا بی تفاوت ازش بگذرم اما دلم باهاش باشه...
+ جالب بود! تو راه برگشت از حوزه ، کیفم مثه جسد رو شونم بود! بس که سبک بود و هیچی نبود توش! داشتم فک می کردم خب حالا یک ساعت مسیر تو اتوبوس چی بخونم؟ هیچی ندارم همرام
که چشمم به جمال منور خیمه جلا گرفت و کتاب چراغ سبز نشون داد ما هم گفتیم : چشم
+ واس پولی که صرف خریدش کردم امروز، یه برنامه دیگه ریخته بودم جز کتاب! ولی خب دله دیگه! اره! اینطوریاست
خب
سوال پرسیدن
همیشه برای پاسخ گرفتن نیست
می تواند معانی و مقاصد دیگری هم داشته باشد
---- »»» »»» ---- »»»---- »»»» مثلا: تیر خلاصِ یک شناخت---- »»» -----»»»
+ یه وقتایی یه سوالایی رو می پرسی که یه ادمایی یه نگاه هایی عاقل اندر سفیهی نثارت می کنند ک مثلا:
این پرسیدن داره اخه؟
این چه سوالی بود که تو پرسیدی؟
اینکه تابلویه جوابش؟
گرفتی مارو؟
اینم شد سوال؟
سرکارمون گذاشتی؟
اینقد تعطیلی ینی؟
و...... از این دست ارادات ویژه ک ریخت و پاش می کنند به وجودت
خواستم بگم : نه عزیزم! نه دلبندم! برخی از همون سوالات ک به نظر شما ماستی میاد، اتفاقا از توش جوابای خیلی دشواری قراره دربیاد
بعضا دسوار،بعضا سخیف،بعضا مضحک،بعضا عجیب و الی ماشاءالله.... سوالی ک در نظر شما پوچ به نظر میرسه گاهی اینقد هدف دار پرسیده میشه که بفهمی می فهمی پوچ مغز تو بوده والا سواله پر مغز
پرمغزه! بعله! بنابراین ، خنگ قیافته :)
+ یه جاهایی می پرسی که جواب بگیری
یه جاهایی می پرسی ک جواب نگیری
+ یه جاهایی می پرسی که تایید بگیری
یه جاهایی می پرسی ک تایید نگیری
+ یه جاهایی می دونی جوابش رو و بازم می پرسی ک تیر خلاص بزنی به صحت شناختت
یه جاهایی نمی دونی، می پرسی که ندونی
بگم بازم؟؟؟
در دوران دیرین دیرین یه ملایی خوب فک می زد:
پناه بر خدا از بستن دهان منتقدان!
+ خاکستری! تو بیا با اون کلیدت، آزادی بقیه رو قفل نکن،گشایش به کنار!!!
+حسن عباسی-استراتژیست-انتقاد-حبس
+ همونایی که تو رو سر کار اوردند، خیلی شیک ومجلسی از روت رد میشن والا مردم ازاده پاشون رو به دهن تو و امثال تو نجس نمی کنند به مجبور به طهارت بکشن!!!!
+ این وسط یه عده دارن سر قبر خالی گریه می کنند...دولت جنازه
+ حسنِ بابا،مربا بده بابا
انها ک می فهمند عذاب می کشند
و
انها ک نمی فهمند عذاب می دهند
+ علی شریعتی
+ و تواصوا بالحق
+ تندیس ش رو ساختند، دستور اومده ک کروات ش خراب بشه...
شما خوبین بابا اصن! شماها! پشت ریش بی ریشه تون خون بمکین بعد گیرتون رو لک و پیس کروات باشه..
اندیشه شو چیکار میکنین؟ خراب؟
نکنه کت و شلوار و سیگارشم منشوریه! عبا، عمامه های زربافت مکر و حیله تون ک احوالشون خوبه انشاءالله؟!! بوی عطر مقدس دلار که هنوز از تار و پوداش خارج نشده خدایی نکرده؟! کو یه استخاره بگیرین ببینین همون تعداد کیسه هایی ک دشداشه تون دوختین کفایت می کنه یا گونی لازمین؟! به هر حال دیگه مدیونید اگ بهتگن سخت بگذره و شکم اب کنین! اگه احکام گفته واجب کفاییه تا خرخره خودتون بخورین و خرخره هفت جدتون رو با حق مردم گل بگیرین،ازتون نمی گذریم به مستحب موکد عمل کنین و سوراخ موراخ ها رو چیزی نچپونید توش! حالا جیب ما و شما نداره که! شما کوفت کنید انگار ما نوش جون کردیم...ما راضی نیستیم خال بیفته به رد مهر پیشانی تون هاااا....گفته باشیم
فرق اون با خیلی از شما مقدس مآب های جا نماز اب کشیده همیناست! اون جرقه عیان سیگارش فکرش رو ، هویت ش رو،خاکستر نکرد،شماها اتیش پنهان تون زندگی ملتی رو خاکستر کرد!
فعلا ک افکار اونه ک داره روشنایی و حرارت میده نه مشعل دهان پر لاف و گزاف حضرات !
اون آویز کروات ش ، خفه ش نکرد،خودباخته فرهنگی ش نکرد! این شماهایین ک اویزون بند تمبان از ما بهترانید و دارین با کش شلوازک شون خودتون رو دار میزنید! کاسه لیسی!
این شماهایین تا بوی خر تفتیده دماغ تون رو کز داد ، دم تکون میدین و بندری سینه میزنید و الا اون کسی نبود ک دم به تله بده!
باشه عزیزم ،کروات ش خراب کن،لااقل ش مغزت رو آباد کن!
ای کشته ی وحوش مقدس نما حسین...
+ سرانجام-حامد زمانی- n بار از دیروز گوش کردم-بشنوید