سفارش تبلیغ
صبا ویژن

-خودت رو چه رنگی می دونی؟

+شخصیتی؟

-آره

+سیاه

-چرا؟

+چرا چی؟

-چرا سیاه؟ مثلا داری تواضع می کنی؟

+تواضع به چی؟

-هرچی

+چی باید می گفتم خب؟ انتظار داشتی چی بشنوی؟ چه رنگی؟

-حداقل خاکستری

+راستش خودمم از خودم همین انتظار رو داشتم...دلم می خواست از دلم بشنوم حداقل خاکستری و لی خب، حقیقت تلخه

-حالا چرا فک می کنی سیاه؟

+چون از اینی که هستم اصلا راضی نیستم...26 سالمه هیچ غلطی نکردم تو زندگی...روحم آلوده ست...حس می کنم...وظیفه بندگی این نیست که من انجام می دم...امثال من فقط دارند به زندگی ظلم می کنند...همش درجا،درجا..‌همش سر تقطه اول...حق ما،ارزش ما بیشتر از ایناست ولی خودمون با این مدل زندگی کردنامون داریم زیراب خودمونو می زنیم...عمل به تکلیف صفر...تشخیص صفر‌..تفکر صفر...حرکت صفر...کلا راحت طلب و تعطیل‌...من به این زندگی ، به این حد از زندگی، این طور از زندگی قانع نیستم...هر کی یه چی ،یه مقدار از زندگی می خواد، من قانع نیستم‌...ما جیره خوار و ریزه خوار این زندگی نیستیم  که به یه مشت قانع باشیم...دلم از دست خودم بد پره

+ اه ولش کن اصن

- چیو؟

+ ادامه دلیلامو

- فرار می کنی؟

+ فرار و گریه

- چیزیو عوض میکنه؟

+ نمیدونم‌.امیدوارم

- به چی؟

+ حبل الله وعده داده شده

+ یاد همایش یکی،دو سال پیش الهیات،فرار از خود به خدا افتادم

+ مدام میگم: خدایا منو از دست خودم نجات بده

- الان آرومی حرف بزنیم؟

+ نخیرم

-ینی برم

+ نه وایسا

- همایشه چه جور بود؟ چیزی گیرت اومد؟

+ فک می کردم حداقل تالار الهیات بگیرن و شلوغتر دیدم سر و تهش رو تو  یه کلاس  و چار تا صندلی دوره جمع کردند.‌.نشست طور بود...نه... بحث تپل تری رو فک می کردم باشه ... از سر کنجکاوی شرکت کردم و البته علاقه و دغدغه...

- حرفام ماسید

+ میدونم...منم حال خوبی ندارم

 

-

 

 

 

 

 

 

 

 

-

 

 

*** پایانِ باز

*** فک کنم آدم باز سیاه باشه بهتر از  رنگی رنگی‌.‌‌..به این روز نیفتیم صلوااااات... ستاد خود امید بخشی... البته! شایدم افتادیم و آب نمی بینیم رو کنیم...

اگر نیست، الامان

اگر هست، النجاة

*** از مجموعه نوشته های من و او (ح.ن)






تاریخ : یکشنبه 97/6/4 | 6:39 عصر | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.