سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هی به افسانه می گفتم دلم واس فرزان تنگ شده،بریم ببینمش،بلاخره دیدمش،بعد دو سه سال بی معرفتی از جانب خودم

وقتی دیدمش فهمیدم هنوزم همون فرزانه و هنوزم قد دبیرستان از دیدنش شدیدا احساس لذت می کنم و دوسش دارم

فقط بیست و چهارسال و این همه شکستگی¿¿¿

حق پاکیش،حق مظلومیتش،حق بندگیش

 کسی که آزارش به کسی نمی رسید داره بد آزار می بینه

چقدر بی رحمانه کمر بستن که لهش کنن، اخه مگه جز خوبی میشه ازین دختر دید، جز آرامش

کی فکر میکرد تقسیم حق اینطوری باشه¿ کی فکر می کرد سهم تو ...

بین ما سه نفر،بین افسانه،فرزانه،ریحانه بازن مظلومه تو شدی

خدایا،خودت،به فریادش،العجل






تاریخ : سه شنبه 95/9/9 | 12:3 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.