سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

نگام کرد و گفت: چته ریحان¿¿¿

 

نگاش کردم و گفتم: حالم خوش نیست و این حال منو تو نمی فهمی...

 

(با خودم فکر کردم تکرار بعضی حالا شدیدا چندشن، اما اون حال لزومی نداره لزوما عشق و عاشقی باشه،نه.)






تاریخ : جمعه 95/12/6 | 12:43 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

یَا سَیِّدِی یَا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلِی یَامَنْ إِلَیْهِ شَکَوْتُ أَحْوَالِی یَارَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِ...

 

 چقدر فضا سنگینه

تقریبا همه دیشب تا امروز رو دارم مصنوعی نفس می کشم

نکنه همین اشکام راه نفسمو باز می کنه¿

دارم خفه می شم...






تاریخ : جمعه 95/12/6 | 12:4 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.