شبِ مادر باشد و
شبْ به مادر گریان باشد و
شبْ از مادر به یاس پرپر باشد و
کسی دعایت کند...به ذوقت بس نیست¿¿¿
+بیدار شدم موقت از خواب و خواب غفلت...
پیام آمده بود:
زیر باران، دعایت کردم
+ باز هم رد پای رفیقی به نام سمیرا
+ دعا...معجزه های آنیِ زندگیِ ما
+ همه ی امشب را هیچ کردم و در خواب بی خوابی دیشب هیچ دیدم و هیچ دعایی نکردم و هیچ نخواستم جز همان:الهی عظم البلاء زیر بارانِ قدم به قدم خیابان با خواهرانه افسان
+ حاجت به طعنه است...حاجت به طعنه ی دستان خالی است ... حاجت به هرآنچه که فکر می کنید از بی لیاقتی است....
می دانم...از ما، استغفرالله و از شما ، بسم الله...
+ چه فکر می کردیم و چه شد!!!
+ دم انهایی گرم که گرم گرفتند به علم بودشان ،گرمای روضه ی مادر را
...+ مرام...فاطمیه ... و چه دورم من¿¿¿
+ پرحرفی از چیست¿¿¿ آهِ امشب ماند...مابقی پیشکش
تاریخ : سه شنبه 96/12/1 | 5:26 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()