سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ما گل های خندانیم

4 درصد از ایرانیم

پول و خاک ایران را

ارث پدر می دانیم

 


+از ته دل من, اما به قلم وزنه سیاسی

 

 

 

+حمیدرضا برقعی

باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است

مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است

بحر آرام دگرباره خروشان شده‌ است
ساحل خفته پر از لؤلؤ و مرجان شده ‌است

دشمن از وادی قرآن و نماز آمده ‌است
لشکر ابرهه از سوی حجاز آمده‌ است

با شماییم، شمایی که فقط شیطانی است
(دین اسلام نه اسلامِ ابوسفیانی است)

با شماییم که خود را خبری می‌دانید
و زمین را همه ارث پدری می‌دانید

با شماییم که در آتش خود دود شدید
فخر کردید که هم‌کاسه نمرود شدید

ننگ دیگر به رخ اصل و نسب ننشانید
لکه ننگ به دامان عرب ننشانید

گردباد آتش صحراست، بترسید از آن
آه ِ این طایفه گیراست، بترسید از آن

هان! بترسید که دریا به خروش آمده ‌است
خون این طایفه این بار به جوش آمده ‌است

صبر این طایفه وقتی که به سر می‌آید
دیگر از خُرد و کلان معجزه بر می‌آید

صبر کن! سنگ که سجّیل شود می‌فهمید
آسمان غرق ابابیل شود می‌فهمید

پاسخت می‌دهد این طایفه با خون اینک
ذوالفقاری ز نیام آمده بیرون اینک

هان! بخوانید که خاقانی از این خط گفته است
شعر «ایوان مدائن» به نصیحت گفته است

هان! بترسید که این لشکر بسم‌الله است
هان! بترسید که طوفان طبس در راه است

یا محمد! تو بگو با غم و ماتم چه کنیم؟
روز خوش بی تو ندیدیم به عالم، چه کنیم؟
پاسخ آینه‌ها بی‌تو دمادم سنگ است

  • یا محمد(ص)! دل این قوم برایت تنگ است





تاریخ : شنبه 96/5/7 | 7:7 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

در قبایل عرب همواره جنگ بود،

اما مکه "زمین حرام" بود و چهار ماه رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم

"زمان حرام"، یعنی که درآن جنگ حرام است.دو قبیله که با هم می جنگیدند، تا وارد ماه حرام می شدند،جنگ را موقتا تعطیل می کردند، اما برای آنکه اعلام کنند که "در حال جنگند و این آرامش از سازش 

نیست، ماه حرام رسیده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد یافت"، سنت بود که بر قبه ی خیمه ی فرمانده قبیله، 

پرچم سرخی برمی افراشتند تا دوستان، دشمنان و مردم، همه بدانند که"جنگ پایان نیافته است"

آنها که به کربلا می روند، می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه ی جنگ، آرامش مرگ 

سایه افکنده است.

اما می بینند که بر قبه ی آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است.

بگذار این سال های حرام بگذرد....

"دکتر علی شریعتی"

+ بعد از این چشم انتظاری ها
نور چشم عالمین آید 
از کنار کعبه آوای
یا لثارات الحسین آید
بی قراریم از ظهر عاشورا
العجل مولا العجل مولا


اَینَ طالِبُ بِدَمِ اَلمَقتولِ بِکَربَلا





تاریخ : پنج شنبه 96/5/5 | 6:5 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

لیوان دمنوش بابونه تو دستم :

یادته چقد فاطمه رو واس دمنوش خوردنش شوخی و اذیت می کردی و ریسه می رفتی¿¿¿

حالا بخور, خودت مجبوری واس درد نکشی جای چندین و چندبار  چایی خوردن با لذت در روز باس دمنوش بوووخوری..

بحله

 

 

 

 

+  اِاِاِاِاِی ، دمنوشم بدک نیس ولی هنوزم از نظر من بهترین نوشیدنی جهان چای است و بس ... ولی خب آدم یه وقتایی مجبوره از عزیزانش کم کم دل بکنه ...مخصوصا اگ آبشن تموم  ینی از نوع پررنگ لیوانیش هم باشه






تاریخ : پنج شنبه 96/5/5 | 5:23 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

امام خمینی ره:

ساواکی نزد من محترم تر است از آخوند فاسد!!!

 

 

+ اَی تف تو روحتون که نفاقتون رو تو لباس پیامبر ص قایم می کنین...






تاریخ : پنج شنبه 96/5/5 | 4:59 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()

همین الانِ  الانا دلم امام حسین می خواد

نه

نه

کربلا نه

اونجا رو نمی گم

امام حسین می خواد

 

دارم اهنگی گوش میدم که حامد زمانی واس حضرت علی ع و حضرت زهرا س خونده

نماز ظهری از حضرت معصومه س عیدی خواستم

نیمه شب با امام زمانم و امام صادق ع صوبت کردم

حرف چند دقیقه کلیپ پیش استاد رائفی پور واس حضرت عباس ع تو ذهنم برجسته نشسته

از امام رضا ع و شرمندگیم شرمنده شدم

اما

اگه جو گیری هم باشه

یا

تحریک حس،

حس،

پس چرا

چرا دلم یه ور دیگه رفت¿¿¿ امام حسین خواست¿¿¿

دلم امام حسین می خواد

خدایا بخواه که این, حیرانه دل, تا ابد امام حسین بخواد...

 






تاریخ : چهارشنبه 96/5/4 | 7:29 صبح | نویسنده : ریحان | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.